یکشنبه، تیر ۲۵، ۱۳۹۱

قطعنامه به مناسبت سالگرد جنبش دموکراسی خواھی مردم ايران ١۶ يونی ٢٠١٢ در برن



حکومت فاشيستی - نظامی حاکم برايران ، در وحشت از پيوند جنبش ھاى دانشجوئى با جنبش كارگرى ، جنبشمعلمان و ساير جنبش ھاى اجتماعى ، فشار ، سركوب و دستگيرى ھاى عنان گسيخته را در سطح بسيار گسترده اى افزايش داده است . جمھورى اسامى – سرمايه داری، از تبديل شدن اين جرقه ھا به شعله ھاى سركش قيام وانقاب مى ترسد و با ھمه نيروھاى سركوبگرش به ميدان آمده است . اعدام ھای اخير بيانگر ھمين موضوع است. رژيم برای زھرچشم گرفتن از خلقھا دست به ھر جنايتی ميزند. 
اين توحش مطلق که خصلت اساسی رژيم ديکتاتوری اسامی می باشد، اکنون به مرحله ای رسيده که در وحشت به مطبوعات تحت سلطه خودنيزاباغ می نمايدکه ازانتشارھرگونه مطلبی دراينازقيام سراسری توده ھا،رسما زمينه خودداری کنندودرضمن ادامه سياست سرکوب مطبوعات،ايجاد ناامنی درحرفه روزنامه نگاری،سلب امنيت شغلی وحرفه ای روزنامه نگاران،احضاروبازجوئی وبازداشت روزنامه نگاران درمجموع راھبرد نسل کشی روزنامه نگاری وگشتارجمعی مطبوعات ايران را درذھن متبادرمی کند.دادستانی تھران باپيگيری اين استراتژی ونيزبا محدود وسرکوب کردن بقيه حوزه ھای فرھنگی نظيرفيلترگذاری سايتھای خبری داخلی و خارجی،عرصه  فعاليتھای فرھنگی ايران را به زمينی سوخته تبديل کرده است. طی ٣٣ سال حاکميت ارتجاعی تنھا
استبداد،استثمار،فرودستی، سرکوب و عقب ماندگی در ھمه وجوه نصيب مردم شده است. اکنون که مردم ايران پس از سی سال تحمل رنج و محنت ،زندان و شکنجه به پا خواسته اند تا از خواستار ومطالبات بر حق و انسانيشان که ھمانا آزادی است که در خيابانھا ی تھران و تمام شھرھای ايران صدای اعتراضشان را بلند کرده اند تا با اھدائ خونشان و حتی جانشان برای آزادی ھزينه بپردازند .رژيم آن اندک مشروعيت را ھم که در ميان معدود طبقاتی در ايران دارا بود، از دست داده است. در مناطقی ھمچون
سيستان وو بلوچستان، کردستان،ترکمن صحرا و مناطق عرب نشين خوزستان که ستم ملی پررنگتر ورژيم سابقه کشتار و قتل عام اين خلق ھا در کارنامه ننگينش بيشتر است، ازھيچ پايه ی برخوردار نيست.جمھوری اسامی فاشيستی- مذھبی حاکم بر ايران به نام دين و مذھب ٣٣ سال است که خلق ھا را سرکوب و استثمار نموده است. جنبش آزادی و دموکراسی خواھی ملت ايران با شعار ھای ھمچون "مرگ بر جمھوری اسامی" و "جمھوری ايرانی" در برابر تماميت رژيم حاکم بر ايران قد علم نموده است. شعار "جمھوری ايرانی" تفسيرش چيزی جز "نه" به جمھوری اسامی نيست. آنتی- تز اصلی رژيم سکواريسم و دموکراسی است. دنيای سرمايه داری در يک ساله اخير حمايت خود را از اصاح طلبان مذھبی - که نقش سوپاپ ھای اطمينان را برای رژيم بازی ميکنند- ، در داخل و خارج گسترش داده است. ايرانيان مترقی و آزاده ميبايست در راستای اشاعه سکوارسيم بکوشند ، تا بتوان در آينده ی نه چندان دور از رژيم اسامی - فاشيستی گذشت و حکومتی مردمی سکوار- دموکرات و فدرال را در ايران نھادينه نمود. 
ما ايرانيان مقيم سوئيس حمايت خود را از جنبش دموکراسی و آزادی خواھی ملت ايران اعام نموده وخواستار : 
١- سرنگونی اين رژيم فاشيستی- مذھبی غير انسانی و نھادينه نمودن حکومتی دموکرات- سکوار و فدرال عاری 
از ھرگونه تبعيض نژادی، دينی و مذھبی 
٢- آزادی بی قيد وشرط تمامی زندايان سياسی و بويژه دستگير شدگان و فعالين جنبش به پا خواسته مردم در ايران 
٣- محاکمه تمامی جنايت کاران اين رژيم در يک دادگاه بين المللی محاکمه 
۴- قطع ھر گونه زد وبند دول غربی با اين رژيم جايتکار و محکوميت و محروميت آنھا در نھادھای بين المللی 
۵- حق تاسيس و ايجاد سنديکاھای مستقل کارگری و صنفی ورفع ھرگونه تھديد برعليه فعالين اين تشکات. 
۶- برابری حقوق بی قيد و شرط زنان و مردان در جامعه ايران. 
اصلاح طلبان مذھبی و ديگر جيره خواران دنيای سرمايه داری با اشاعه شعار رفراندوم، تاشی مذبوھانه در 
راستای نجات رژيم را در پيش گرفته اند. ما شرکت کنندگان در اين تظاھرات اين تاش بيھوده را قويا محکوم 
ميکنيم. آزادی خلق ھا از ماجرای يک حکومت سکوار-دموکرات و فدرال ميگذرد. 
                                                مرگ بر تماميت جمھوری اسامی 
                                                 زنده باد مبارزات مردم ايران 
                                                  کانون دمکراتيک پناھندگان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر