یکشنبه، مهر ۰۲، ۱۳۹۱

حاشیه سفر احمدی نژاد به نیویورک

محمود احمدی‌نژاد رییس دولت‌های نهم و دهم به رسم هر ساله امسال نیز به نیویورک می‌رود تا مواضع دولت جمهوری اسلامی را در قبال مسایل مهم جهانی اعلام کند.اما میدانیم که هر ساله یک هیت صد نفره از خانواده و نزدیکان احمدی نژاد هم همراه وی عازم سفر به امریکا هستید که امسال از ویزا دادن به خانواده احمدی نژاد جلوگیری شد...و خانواده احمدی نژاد وبستگان وی امسال ویزای سفر دریافت نکردند .....
سفرهای هر ساله احمدی نژاد با حاشیه‌های فراوانی همراه بوده است و انتظارمی‌رود امسال نیز سفر بی حاشیه نباشد. چه آنکه فاکس نیوز از تدارک گروه های مخالف نظام برای سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل خبر داد. 
حتی دولتمردان نیز پیشاپیش چنین حواشی ای را پیش بینی کرده اند. کما اینکه چند روز پیش محمدرضا میرتاج الدینی معاون رییس جمهور گفت «اخباری داریم که نشان می دهد دشمنان در حال تلاش برای ایجاد محدودیت های رسانه ای برای این سفر هستند».این حواشی بعضا آنقدر پررنگ بوده‌اند که تا سال‌ها بعد تبعات آن ادامه داشته است، همانند سخنرانی احمدی‌نژاد در دانشگاه کلمبیا در سال 86. 
اولین سفر احمدی‌نژاد به نیویورک درست چند ماه پس از انتخاب او به ریاست جمهوری در اواخر شهریور سال 84 انجام شد. پس از گذشت هشت سال از آن سفر، به خاطر آوردن حاشیه‌های آن کمی سخت می‌نماید اما در آن سال همه رسانه‌ها منتظر پیشنهاد هسته‌ای. پیشنهادی که احمدی‌نژاد پیش از سفر به نیویورک وعده‌اش را داده بود.
سیاست‌مداران، رسانه‌ها و افکار عمومی جهانی منتظر بودند که رییس جمهور جدید ایران راه حل جدیدی را پیش روی موضوع هسته‌ای باز کند. پیشنهاد وی تشکیل کمیته‌ای ویژه برای تهیه و ارایه گزارش جامع پیرامون تدوین راهکارهای عملی خلع سلاح کامل بود. احمدی‌نژاد گفت که باید این کمیته در خصوص چگونگی انتقال مواد و تکنولوژی و تجهیزات ساخت سلاح هسته‌ای به رژیم صهیونیستی برخلاف معاهده NPT بررسی و راه های عملی برای عاری‌سازی خاورمیانه از سلاح هسته‌ای را ارایه نماید.پیشنهاد احمدی‌نژاد با واکنش منفی کشورهای غربی روبرو شد. جک استرا وزیر وقت امور خارجه انگلستان پیشنهاد ایران را ناامید کننده و ناسودمند خواند، کاندولیزا رایس وزیر خارجه پیشین آمریکا نیز از اظهارنظر درباره آن خودداری کرد و فیلیپ دوست بلازی وزیر امورخارجه آن زمان فرانسه نیز گفت که پیشنهاد ایران او را متقاعد نکرده است.سال 1385 احمدی‌نژاد که برای دومین بار به سازمان ملل متحد سفر کرده بود در سخنرانی‌اش به مسئله شکل‌گیری رژیم صهیونیستی اشاره کرد. اگرچه در آن سخنرانی صراحتا مساله هولوکاست را زیر سوال نبرد اما با مطرح کردن این موضوع واکنش‌ رسانه‌ها را برانگیخت. البته این واکنش‌ها در برابر سخنان یک ماه بعد او در کنفرانس بینالمللی فلسطین چیزی نبود.اولین روز مهرماه سال 86 مصادف بود با روزی که احمدی‌نژاد و هیات همراه او برای سومین بار عازم نیویورک شدند. سومین سفر به سازمان ملل یکی از پرحاشیه‌ترین سفرهای او بود. احمدی‌نژاد در این سفر از مقامات شهر نیویورک خواست که از محل حملات یازده سپتامبر دیدار کند. اعلام خبر فوق موجی از اعتراضات را در جامعه آمریکا برانگیخت. در همین حال بسیاری از اعضا و نمایندگان کنگره و سنا و همچنین نامزدهای ریاست جمهوری آن دوره آمریکا همچون باراک اوباما، هیلاری کلینتون، فرد تامپسون، رودی جولیانی شهردار نیویورک و فرماندار میت رامنی با گرفتن مواضع یکسان به درخواست بازدید محمود احمدی‌نژاد از محل حملات 11 سپتامبر واکنش نشان دادند. نهایتا مقام‌های شهر نیویورک درخواست محمود احمدی‌نژاد را برای بازدید از محل حملات 11 سپتامبر 2001 در این شهر رد کردند. 
سخنگوی پلیس نیویورک این درخواست برای بازدید از محل برج‌های مرکز تجارت جهانی که در جریان حمله تروریستی یازدهم سپتامبر فروریخت را به دلایل امنیتی و همچنین بسته بودن محل به روی بازدیدکنندگان به خاطر در جریان بودن عملیات ساختمانی رد کرد.اما این تنها اتفاق حاشیه آفرین آن سفر نبود. اعلام خبر سخنرانی رییس جمهوری ایران در دانشگاه کلمبیا باعث بروز جنجال‌های وسیعی در سطح جامعه آمریکا شد. ریچارد بولیت پروفسور تحقیقات خاورمیانه و یکی از پایه‌گذاران این دعوت، دلیل حمایت خود از این دعوت را دو چیز عنوان کرد: اول این‌که پرسش و پاسخ و روبرو شدن با رهبران دنیا، (به خصوص رهبران مخالف که از زمان حضور فیدل کاسترو تا به حال بی‌سابقه بوده‌است) خود آموزش مناسبی به شمار می‌رود، و دوم این که لغزش به سوی جنگ که در رسانه‌ها شدت یافته‌است، کاهش یابد. برخی مقامات آمریکایی از جمله رئیس شورای شهر نیویورک از دانشگاه کلمبیا خواستند تا با لغو دعوتنامه محمود احمدی‌نژاد، مانع «نفرت پراکنی» وی شود.اگرچه فشارها بر مسئولان دانشگاه کلمبیا مانع برگزاری مراسم سخنرانی احمدی‌نژاد نشد، اما رییس دانشگاه هنگام معرفی احمدی‌نژاد، به رییس جمهور ایران توهین کرد و وی را «دیکتاتور حقیر و سنگدل» خطاب کرد و گفت: «شما یا آشکارا قصد تحریک دارید یا اینکه به طرز شگفت آوری بی‌سواد هستید». 
اما احمدی‌نژاد انتقادات رئیس دانشگاه کلمبیا را اتهامات بی‌اساسی عنوان کرد و گفت که احتمالاً سخنان وی تحت تأثیر تبلیغات رسانه‌ها بیان شده‌است و اعلام کرد قصد ندارد به این اتهامات پاسخ دهد و سخنانی را که از پیش قصد بیانشان را داشته، تنها بیان خواهد کرد. ازطرف دیگر احمدی نژاد صراحتا پرسید که «چرا باید ملت فلسطین بهای هولوکاست را بپردازند، در حالی که هیچ نقشی در آن نداشته‌اند؟»شصت و سومین اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد (مهرماه 1387) چهارمین حضور احمدی‌نژاد در سازمان ملل در قامت رییس جمهوری ایران در نیویورک را رقم زد. بسیاری از گروه‌های سیاسی ضد ارژیم در جریان این سفر اقدام به برگزاری تجمعات سیاسی و اعتراضی کردند. اما این حاشیه اصلی این سفر نبود. دولت ایالات متحده آمریکا در اقدامی عجیب به هیات اعزامی از ایران ویزا نداد.
این مطلب را احمدی نژاد در مصاحبه با لری کینگ مجری شبکه تلویزیونی CNN اعلام کرد. احمدی‌نژاد همچنین در این مصاحبه گفت که ما با یهودی‌ها مشکلی نداریم اما صهیونیست‌ها دین ندارند. لری کینگ برنامه را به بهانه پخش تبلیغات قطع می کرد و حدود چهار بار این برنامه یک ساعته به بهانه پخش تبلیغات قطع شد. این اظهارات وی نیز با واکنش رسانه‌های غربی روبرو شد.سی و یک شهریور 1388 پنجمین حضور احمدی‌نژاد در قامت رییس جمهوری اسلامی ایران در نیویورک بود. وی که پس از یک انتخابات پر حادثه برای بار دوم این مقام را کسب کرده بود، با موجی از تظاهرات مخالفین نظام در خارج از کشور مواجه شد. بسیاری از گروه‌های ضد رژیم تظاهرات متعددی را در محل سازمان ملل متحد به راه انداختند. اما مهمترین حاشیه این سفر در حین سخنرانی احمدی نژاد اتفاق افتاد. 145 هیات دیپلماتیک، محل برگزاری اجلاس را در هنگام سخنرانی احمدی‌نژاد ترک کردند. مسئله دور از ذهنی نبود، اما در میان ترک کنندگان سالن برخی دولت‌های هم پیمان مانند لبنان نیز به چشم می‌خوردند.محمود احمدی‌نژاد برای شرکت در شصت و پنجمین اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد سال 2010 میلادی، از تاریخ 28 شهریور 1389 همراه با هیات عالی رتبه به مدت سه روز عازم نیویورک شد. وی پس از بازگشت از نیویورک و در مصاحبهٔ خبری اعلام کرد که اگر آمریکا مدارکی در ارتباط با دخالت تروریست‌ها در حادثه یازده سپتامبر اختیار دارد، می‌بایست در اختیار هیات حقیقت‌یاب سازمان ملل متحد قرار دهد تا جمیع کشورها در مبارزه با تروریسم شرکت کنند و نه آنکه آمریکا یک طرفه قضاوت کند و خود به بهانه وجود چند تروریست در عراق و افغانستان به این کشورها حمله نظامی کند.
احمدی نژاد در سفر خود به نیویورک برنامه‌های متعددی برا ی مصاحبه با خبرنگاران خارجی داشت .او در مصاحبه‌های خود با رسانه‌های آمریکایی گفت در صورت بروز جنگ بین ایران و امریکا این جنگ حد و مرزی نخواهد داشت. او در مصاحبه‌ای با شبکه ABC امریکا اعلام کرد سکینه محمدی آشتیانی هرگز به سنگسار محکوم نشده‌است و رسانه‌های آمریکا تحت تاثیر خبر جعلی و تبلیغات منفی دولتمردان این کشور قرار گرفتند.
سفر سال گذشته احمدی‌نژاد به نیویورک هفتمین سفر وی و همزمان با شصت و ششمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل بود. این سفر یک حاشیه داخلی داشت و بر عکس سفرهای قبلی که حواشی آن از سوی رسانه‌های خارجی منعکس می‌شد این بار رسانه‌های داخلی به این حاشیه پرداختند و آن همراهان رییس جمهور در این سفر بود.
در فهرست اسامی همراهان رئیس جمهور در سفر نیویورک، این اسامی وجود داشتند: خانم فرحی شاندیز (همسر رئیس جمهور)، مهدی احمدی نژاد (پسر رئیس جمهور)، طیبه رحیم مشایی (عروس رئیس جمهور)،فاطمه احمدی نژاد (دختر رئیس جمهور)، مهدی خورشیدی (داماد رئیس جمهور)،دختر مهدی خورشیدی و فاطمه احمدی نژاد (نوه رئیس جمهور). علاوه بر احمدی نژاد، خانواده برخی از نزدیکان وی نیز در سفر نیویورک حضور داشتند. از جمله همسران برخی معاونان و مشاوران رئیس جمهور.
این سفر نیز مانند سفرهای پیشین برگزار شد. . مخالفان رژیم هم مانند سال‌های گذشته تظاهرات اعتراضی برگزار کردند.احمدی نژاد هم همانند سال‌های پیش درباره موضوعاتی مانند مدیریت جهانی، نظام عادلانه جهانی و جنایات صهیونیست‌ها را مطرح کرد.

یکشنبه، تیر ۲۵، ۱۳۹۱

فـــــراخــــوان به تظـــاھــــرات در شھر برن به مناسبت سيزدھمين سالگرد خيزش ١٨ تير دانشجويان در سال ١٣٧٨

تير ماه ١٣٧٨ صحنه ديگری از مبارزه دانشجويان و زحمتکشان به تنگ آمده از جنايات جمھوری اسامی بود. آدمکشان حرفه ای حاکميت جھل و جنون ماننداحمدی نژاد رئيس جمھور منتخب وايت فقيه، دھھا دانشجو را در جريان حمله به خوابگاه دانشجويان به قتل رساندند
ازھمه انسانهای آزاده دعوت میشود تا شانه به شانه مردم در داخل کشور در سالگرد این جنایت هولناک علیه حاکمیت ارتجاعی حمهوری اسلامی فریاد و وحدت عمل خود با مبارزات حق طلبانه مردم داخل کشور را به گوش جهانیان برسانیم
                                زمان : شنبه ١۴ يولی٢٠١٢ ساعت ١٣ الی١۵
                                           درشھر برن گرد ھم می آئيم.

                                   محل تحمع : Casino platz in Bern

                                  کانــــون دمکــــراتيــــک پناھنــــدگان


                 (Demokratische Vereinigung der Flüchtlinge (DVF)
                                                          2 Postfach 356
                                                                 8021 Zürich
                                               Tel: +41- 079 402 64 09
                                             Fax: +41- 043 535 61 59
                                                   www.kanoun.ch
                                                  info@kannoun.ch


قطعنامه به مناسبت سالگرد جنبش دموکراسی خواھی مردم ايران ١۶ يونی ٢٠١٢ در برن



حکومت فاشيستی - نظامی حاکم برايران ، در وحشت از پيوند جنبش ھاى دانشجوئى با جنبش كارگرى ، جنبشمعلمان و ساير جنبش ھاى اجتماعى ، فشار ، سركوب و دستگيرى ھاى عنان گسيخته را در سطح بسيار گسترده اى افزايش داده است . جمھورى اسامى – سرمايه داری، از تبديل شدن اين جرقه ھا به شعله ھاى سركش قيام وانقاب مى ترسد و با ھمه نيروھاى سركوبگرش به ميدان آمده است . اعدام ھای اخير بيانگر ھمين موضوع است. رژيم برای زھرچشم گرفتن از خلقھا دست به ھر جنايتی ميزند. 
اين توحش مطلق که خصلت اساسی رژيم ديکتاتوری اسامی می باشد، اکنون به مرحله ای رسيده که در وحشت به مطبوعات تحت سلطه خودنيزاباغ می نمايدکه ازانتشارھرگونه مطلبی دراينازقيام سراسری توده ھا،رسما زمينه خودداری کنندودرضمن ادامه سياست سرکوب مطبوعات،ايجاد ناامنی درحرفه روزنامه نگاری،سلب امنيت شغلی وحرفه ای روزنامه نگاران،احضاروبازجوئی وبازداشت روزنامه نگاران درمجموع راھبرد نسل کشی روزنامه نگاری وگشتارجمعی مطبوعات ايران را درذھن متبادرمی کند.دادستانی تھران باپيگيری اين استراتژی ونيزبا محدود وسرکوب کردن بقيه حوزه ھای فرھنگی نظيرفيلترگذاری سايتھای خبری داخلی و خارجی،عرصه  فعاليتھای فرھنگی ايران را به زمينی سوخته تبديل کرده است. طی ٣٣ سال حاکميت ارتجاعی تنھا
استبداد،استثمار،فرودستی، سرکوب و عقب ماندگی در ھمه وجوه نصيب مردم شده است. اکنون که مردم ايران پس از سی سال تحمل رنج و محنت ،زندان و شکنجه به پا خواسته اند تا از خواستار ومطالبات بر حق و انسانيشان که ھمانا آزادی است که در خيابانھا ی تھران و تمام شھرھای ايران صدای اعتراضشان را بلند کرده اند تا با اھدائ خونشان و حتی جانشان برای آزادی ھزينه بپردازند .رژيم آن اندک مشروعيت را ھم که در ميان معدود طبقاتی در ايران دارا بود، از دست داده است. در مناطقی ھمچون
سيستان وو بلوچستان، کردستان،ترکمن صحرا و مناطق عرب نشين خوزستان که ستم ملی پررنگتر ورژيم سابقه کشتار و قتل عام اين خلق ھا در کارنامه ننگينش بيشتر است، ازھيچ پايه ی برخوردار نيست.جمھوری اسامی فاشيستی- مذھبی حاکم بر ايران به نام دين و مذھب ٣٣ سال است که خلق ھا را سرکوب و استثمار نموده است. جنبش آزادی و دموکراسی خواھی ملت ايران با شعار ھای ھمچون "مرگ بر جمھوری اسامی" و "جمھوری ايرانی" در برابر تماميت رژيم حاکم بر ايران قد علم نموده است. شعار "جمھوری ايرانی" تفسيرش چيزی جز "نه" به جمھوری اسامی نيست. آنتی- تز اصلی رژيم سکواريسم و دموکراسی است. دنيای سرمايه داری در يک ساله اخير حمايت خود را از اصاح طلبان مذھبی - که نقش سوپاپ ھای اطمينان را برای رژيم بازی ميکنند- ، در داخل و خارج گسترش داده است. ايرانيان مترقی و آزاده ميبايست در راستای اشاعه سکوارسيم بکوشند ، تا بتوان در آينده ی نه چندان دور از رژيم اسامی - فاشيستی گذشت و حکومتی مردمی سکوار- دموکرات و فدرال را در ايران نھادينه نمود. 
ما ايرانيان مقيم سوئيس حمايت خود را از جنبش دموکراسی و آزادی خواھی ملت ايران اعام نموده وخواستار : 
١- سرنگونی اين رژيم فاشيستی- مذھبی غير انسانی و نھادينه نمودن حکومتی دموکرات- سکوار و فدرال عاری 
از ھرگونه تبعيض نژادی، دينی و مذھبی 
٢- آزادی بی قيد وشرط تمامی زندايان سياسی و بويژه دستگير شدگان و فعالين جنبش به پا خواسته مردم در ايران 
٣- محاکمه تمامی جنايت کاران اين رژيم در يک دادگاه بين المللی محاکمه 
۴- قطع ھر گونه زد وبند دول غربی با اين رژيم جايتکار و محکوميت و محروميت آنھا در نھادھای بين المللی 
۵- حق تاسيس و ايجاد سنديکاھای مستقل کارگری و صنفی ورفع ھرگونه تھديد برعليه فعالين اين تشکات. 
۶- برابری حقوق بی قيد و شرط زنان و مردان در جامعه ايران. 
اصلاح طلبان مذھبی و ديگر جيره خواران دنيای سرمايه داری با اشاعه شعار رفراندوم، تاشی مذبوھانه در 
راستای نجات رژيم را در پيش گرفته اند. ما شرکت کنندگان در اين تظاھرات اين تاش بيھوده را قويا محکوم 
ميکنيم. آزادی خلق ھا از ماجرای يک حکومت سکوار-دموکرات و فدرال ميگذرد. 
                                                مرگ بر تماميت جمھوری اسامی 
                                                 زنده باد مبارزات مردم ايران 
                                                  کانون دمکراتيک پناھندگان

جمعه، خرداد ۰۵، ۱۳۹۱

ارزیابی عمومی اخبار نقض حقوق بشر در اردی‌بهشت ماه


در اردی‌بهشت ماه ۱۳۹۱ نیز هم‌چون گذشته نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر در کشور به قوت خود ادامه یافت و حتی با افزایش اجرای احکام اعدام و همین طور صدور این حکم برای فعالین سیاسی نسبت به ماه‌های پیشین مواجه شدیم. از سوی دیگر، مصادف شدن دومین ماه سال با روز جهانی کارگر(اول ماه می) و برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران زمینه ساز تشدید فشارها بر فعالین کارگری و فرهنگی شد.
بدین ترتیب، هوشنگ رضایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج از سوی شعبه‌ی ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام محاربه از طریق ارتباط و همکاری با حرب کومله به اعدام محکوم شد.
هم چنین سیروان نژاوی و ابراهیم عیسی‌پور دو تن از اهالی روستایی در سردشت که ۱۴ تیرماه سال ۹۰ توسط مأمورین امنیتی بازداشت شدند، از سوی شعبه‌ی‌ اول دادگاه انقلاب مهاباد به اتهام محاربه از طریق همکاری با یکی از احزاب کردی به‌ اعدام محکوم شدند. این دو تن اخیرا از زندان مهاباد به‌ زندان اورمیه‌ تبعید شدند.
سمکو خورشیدی نیز که بیش از یک سال است در بازداشت به ‌سر می‌برد و در حال حاضر در زندان سقز محبوس است، به اتهام محاربه و درگیری مسلحانه و وابستگی به یکی از احزاب کردی از سوی دادگاه انقلاب اسلامی سقز به اعدام محکوم شده است.
حکم غلامرضا خسروی سوادجانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین هم که پیش‌تر بنابر رای شعبه‌ی ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی با اتهاماتی نظیر جاسوسی و کمک مالی به سازمان مجاهدین خلق ایران، با مجازات مرگ مواجه شده بود، از سوی شعبه‌ی ۳۱ دیوان عالی کشور تایید شد.
در مورد اجرای احاکم اعدام هم در اردی‌بهشت ماه دستکم ۷۷ نفر در شهرهای مختلف کشور به دار آویخته شدند. در این بین می‌توان به اعدام مجید جمالی فشی در تهران، که از سوی دستگاه قضایی به ترور مسعود علی محمدی از دانشمندان هسته‌ای ایران متهم شده بود، اشاره کرد.
از سوی دیگر با انباشت مطالبات کارگری همزمان با روز جهانی کارگر روبه رو بودیم. ماموران امنیتی نیز در آستانه‌ی این روز مضاف بر اینکه به بازداشت فعالین کارگری از جمله ذبیح الله باقری در اصفهان و احضار شماری از قبیل محمود صالحی، عمر شاکری و حسین مرادی دست زدند، مراسمی را که به این مناسبت توسط کارگران و فعالین کارگری در سنندج برپا شده بود؛ با سرکوب و بازداشت عده‌ای ناتمام گذاشتند. این افراد با تجمع در خیابان سیروس به سمت چهار راه سیروس دست به راهپیمایی زدند و پلاکاردهایی با مضامین "نان، مسکن، آزادی" و "کارگر زندانی آزاد باید گردد" در دست داشتند.
در خصوص تشدید روند سانسور و جلوگیری از فعالیت در حوزه‌ی فرهنگ، در حالی روز سه‌شنبه ۱۲ اردی‌بهشت‌ماه، بیست‌ و پنجمین دوره نمایشگاه کتاب تهران با حضور محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت دهم جمهوری اسلامی، محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و برخی مسئولان اجرایی به‌شکل رسمی گشایش یافت که علاوه بر نشر چشمه که پیش‌تر اعلام شده بود از حضور در نمایشگاه محروم است، ۱۰ ناشر دیگر از جمله نشر "آهنگ دیگر"، "امید فردا"، "کویر"، "تیمورزاده"، "دفتر شعر جوان"، "بوتیمار"، "طرح نو"، "انتشارات بهشتی" از این رخداد فرهنگی حذف شدند. ناشرانی چون "اختران" و "آگاه" نیز همچون سال‌های گذشته از حضور در نمایشگاه‌ کتاب تهران بازمانده‌اند. دستکم ۱۲۰ عنوان کتاب هم از نمایشگاه به علت آنچه عدول از قوانین نمایشگاه خوانده شده است، جمع آوری شدند و شش غرفه در طول نمایشگاه به دليل آنچه عدم رعايت شئونات اسلامی (بد حجابی)، عدم رعايت آيين‌نامه‌ی انضباطی و عدم رعايت قانون عنوان شده است، بسته شدند.
هم‌چنین جدا از اینکه "انتشارات صدیقی" و "انتشارات فاروق اعظم" زاهدان که به عنوان دو ناشر معتبر و فعال اهل سنت شناخته می شوند، با وجود ثبت نام به موقع، از حضور در نمایشگاه کتاب منع شدند، مدیر نشر آراس کردستان از پلمب ۳ غرفه نشر کتاب ویژه اهل سنت در بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران خبر داد.
بازتاب ویژه‌ی اخبار در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی
در این بخش سعی شده به آن دسته از گزارش‌های نقض حقوق بشر در اردی‌بهشت ماه که با حساسیت و توجه بیش‌تری دنبال شده و از استقبال گسترده‌ای از سوی افکار عمومی نسبت به بسیاری از دیگر موارد برخوردار شدند، اشاره شود. بدیهی ست که این توجه بیش‌تر، الزاماً به معنی شاخص بودن این دسته از گزارشات به لحاظ حجم نقض حقوق بشر نیست.
محکومیت محمود شکرایه، کاریکاتوریست، به جرم کشیدن کاریکاتوری ازاحمد لطفی آشتیانی نماینده‌ی اراک در مجلس شورای اسلامی، به تحمل ۲۵ ضربه شلاق، از این دسته از اخبار محسوب می‌شود. آقای شکرایه این کاریکاتور را در نشریه‌ی "نامه‌ی امیر" منتشر کرده که در دهمین سال فعالیت مطبوعاتی خود در استان مرکزی بوده و پرتیراژ‌ترین نشریه استان مرکزی و نشریه‌ای با مشی انتقادی است.
در پی اعتراضات صورت گرفته از سوی امامان جماعت در برخی از شهرهای ایران در نماز جمعه‌ها، پلیس نیز با اجرای طرح موسوم به "امنیت اخلاقی" در سطح شهر تهران اقدام به بازداشت جمعی از زنانی نمود که گفته می شود "بد حجاب" و "بد پوشش" هستند. این نوع برخوردها که عموماً به شیوه‌ای تند و زننده صورت گرفته است، حتی طی روزهای برگزاری نمایشگاه کتاب، در محل نمایشگاه(مصلی تهران) هم نمود پیدا کرد.
علاوه بر این موارد، بازداشت نرگس محمدی، وکیل پایه یک دادگستری و نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر، به منظور اجرای حکم شش سال زندان تعزیری در حالی که بر اثر فشارهای وارده، بیماری مضمن فلج عصبی- عضلانی وی که در دستگیری پیشین خود به آن مبتلا شده بود مجددا اوج گرفته است، از گزارش‌هایی بود که با پوشش و توجهات نسبتاً مناسبی همراه شد.
کم توجهی به گزارش‌های حقوق بشری
در مقابل بخش قبل، بسیاری از گزارش‌های حقوق بشری اساساً با کم توجهی و بعضاً بی‌توجهی رسانه‌ها و افراد فعال در شبکه‌های اجتماعی که به هر ترتیب تشکیل دهنده‌ی قسمتی از افکار عمومی اند؛ روبه رو می‌شوند. این نوع توجهات هدفدار و تبعیض در امور انسانی، هم سویی آشکاری را با رسانه‌های دولتی برقرار می‌کند.
در ابتدا لازم است تاکید شود که صدور و یا تایید احکام اعدام برای ۵ زندانی سیاسی که در ابتدای گزارش به آن پرداخته شد، به رغم اهمیت بازتاب مناسبی نداشتند.
در ماه گذشته دو کارگر زن کارخانه‌ی سیمان لارستان علی‌رغم ۶ سال سابقه کار پس از بازگشت از مرخصی زایمان از کار اخراج شدند و کارفرما نیروهای جدیدی جایگزین آنان کرده است. در این واحد تولیدی ۱۰ زن مشغول به کار بودند که دو نفرشان به این شیوه اخراج شده‌اند.
هم‌چنین یک زن کارتن خواب به ‌نام آرزو در بامداد یکی از روزهای اردی‌بهشت ماه در چادری نمور و تاریک در تپه‌ای در تهران پارس زایمان کرد و پسری را بدنیا آورد. تکنیسین‌‌های اورژانس تهران در عملیاتی شبانه پای در بیابانی وحشتناک گذاشتند تا این مادر و نوزاد را نجات دهند.
از سوی دیگر در تداوم روند فشار بر اساتید مستقل در دانشگاه‌ها، وزارت علوم دولت دهم، حکم اخراج دکتر "حسین واله" و "محمد سعید حنایی کاشانی" دو تن از اساتید گروه فلسفه‌ی دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی را ابلاغ نموده است.
گزارشی از قطع شدن ۴ انگشت دست راست یک زندانی متهم به سرقت در مشهد هم از دیگر موارد فاحش نقض حقوق بشر در ماه گذشته بود. این فرد در دادگاهی در شهرستان ایرانشهر به اتهام ارتکاب سرقت‌های متعدد به این حکم، محکوم شده بود.
معاون سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور هم از در معرض تبدیل شدن ۱۱۸ میلیون هکتار از اراضی کشور به بیابان خبر داده است.
پس از ممانعت از حضور شهروندان تبعه‌ی افغانستان در یکی از پارک‌های اصفهان در ماه گذشته و واکنش‌‍های متعدد، مدیر کل دفتر اتباع و مهاجران خارجی استانداری مازندران بر خروج اتباع "غیرمجاز" در مازندران تاکید کرد و گفت: "اتباع بیگانه غیرمجاز تا پایان خرداد مهلت دارند تا استان را ترک کنند. وی با اشاره اینکه مازندران به‌عنوان تنها استان ممنوع برای حضور اتباع مجاز و غیرمجاز افغانی شناخته شده است مدعی شد که "امروز دیگر حضور افغان‌ها برای مازندران یک تهدید به شمار می‌رود چرا که اتباع بیگانه‌ای که به صورت غیرمجاز وارد کشور شده‌اند فرصت‌های شغلی را اشغال نموده‌اند."
بررسی حقوقی برخی از گزارش‌های اردی‌بهشت ماه
در این گزارش سعی شده علاوه بر اشاره به اخبار نقض حقوق بشر در مقطع زمانی مشخص و ارائه‌ی آمار، برخی مستندات حقوقی مرتبط نیز به علت لزوم آموزش در کنار اطلاع رسانی، بررسی شود.
فشار بر کارگران جهت عدم گرامی‌داشت یکم می و عدم صدور موافقت با برپایی هرگونه تجمع و راهپیمایی هم در حالیست که این مهم جزو حقوق صنفي كارگران است و حتی طبق اصل ۲۷ قانون اساسي جمهوری اسلامی نیز دولت بايد نسبت به ارائه‌ی مجوز راهپيمايي در روز جهاني كارگر اقدام كند. بایستی اشاره کرد که در سال‌های اخیر کمیسیون ماده‌ی ۱۰ احزاب با نادیده گرفتن این اصل از قانون اساسی به بهانه‌های مختلف از برگزاری راهپیمایی صنفی کارگران جلوگیری می‌کند.
علاوه بر این اخراج کارگران زن پس از مرخصی زایمان در حالی صورت می‌گیرد که بسیاری از زنان کارگر سرپرست خانوار هستند و نیاز به حمایت بیشتری دارند. مواد ۶۷ قانون تامین اجتماعی و ۷۶ قانون کار مرخصی زایمان به همراه حقوق و امکان بازگشت به کار را از حقوق زنان کارگر می‌شناسد.
قطع اعضای بدن متهمان نیز یکی از غیرانسانی‌ترین شیوه‌ی های اعمال مجازات است که بی تردید هتك حرمت و حيثيت محکومان را نشانه می‌گیرد و ماده‌ی ۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی هم اشاره می‌کند که هیچکس را نمی‌توان مورد آزار و شکنجه یا مجازات‌ها یا رفتارهای ظالمانه یا خلاف انسانی یا رذیلی قرار داد.
طبق قوانین جمهوری اسلامی شهروندان تبعه‌ی افغانستان در شرایطی قادر به اخذ تابعیت ایرانی نیستند و فرزندان ایشان، حتی در صورت تولد در خاک ایران نیز امکان برخوردار شدن از شناسنامه‌ی ایرانی را ندارند و از حق تحصیل نیز محروم‌اند که طبق قوانین جاری در مقاوله‌نامه‌های بین المللی، امکان اخذ تابعیت یک کشور، پس از طی پروسه‌های حقوقی میسر است. بند ۱۵ از اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر با بیان اینکه هر فردی حق دارد که تابعيتی داشته باشد و هيچ کس را نبايد خودسرانه از تابعيت خويش، يا از حق تغيير تابعيت محروم کرد، بر این مهم صحه می‌گذارد.
در رابطه با صدور احکام متعدد اعدام توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، ماده‌ی ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر و بند ۱ ماده‌ی ۶ اعلامیه حقوق مدنی-سیاسی، هشدار می‌دهند که حق زندگی، از حقوق ذاتی هر انسان به حساب می‌آید و این حق بایستی به موجب قانون نیز حمایت شود. بند ۲ ماده‌ی ۱ دومین پروتکل اختیاری میثاق بین المللی حقوق سیاسی و مدنی به منظور القای مجازات مرگ هم اقدامات لازم در جهت منسوخ کردن مجازات مرگ در قلمرو قضائی را، به کشورها گوشزد می‌کند.
تداوم سانسور و ممانعت از فعالیت آزادانه‌ی ناشرین عموماً و عدم مجوز شرکت آن‌ها در نمایشگاه بین المللی کتاب خصوصاً، از مصادیق بارز مبارزه با آزادی اندیشه و بیان است که بسیاری از مقاوله نامه‌های جاری منجمله اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق بین المللی حقوق مدنی-سیاسی بر آن تاکید ورزیده‌‍اند. در بند ۲۵ اعلامیه‌ی هزاره نیز آمده است منع آزادی رسانه‌ها برای اجرای نقش اساسی آن‌ها و نیز حق مردم برای دسترسی به اطلاعات تضمین شود.
مقدمه آمار
بر اساس گزارش‌های گردآوری شده از سوی نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در محدوده زمانی اردی بهشت ماه سال ۱۳۹۱ تعداد ۲۵۷ گزارش از سوی حداقل ۴۶ منبع خبری یا حقوقی انتشار یافته است.
در بررسی موردی ۲۵۷ گزارش اردی بهشت ماه، تعداد ۲۹۸۱۸ مورد نقض حقوق که ۷۷۸۲ مورد آن نقض مستقیم حقوق بنیادین بشر با حضور آمر در تطبیق با اعلامیه جهانی حقوق بشر و تعداد ۲۲۰۳۶ مورد آن نقض حقوقی است که در عین وجود معاهدات بین المللی، نقض بنیادین حقوق بشر محسوب نمی‌شود؛ ارزیابی شده است.
عمده موارد نقض حقوقی که علیرغم تاثیر مستقیم از سیاستگذاری‌های حکومت، اقدام مستقیم و منظم نقض حقوق بشر را در بر نمی‌گیرد، در حوزه کارگری بوده است و حقوقی از قبیل بلاتکلیفی و یا بیکاری کارگران پس از تعطیلی کارخانه رخ داده است.
بدیهی است گزارش‌هایی که در پی می‌آید با توجه به عدم اجازه دولت ایران به فعالیت مدافعان حقوق بشر تنها بخش کوچکی از نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران است. در موضوع میزان خطای گزارش که حداکثر ۳ درصد در بحث منابع برآورد می‌شود باید اشاره کرد که ارگانهای خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران میزان ۳۵ درصد گزارش‌های این ماه را ارائه و مستند کرده‌اند، رسانه‌های حکومتی یا نزدیک به دولت میزان ۳۲ درصد و سایر منابع خبری-حقوقی غیر دولتی ۳۳ درصد گزارش‌ها را منتشر کرده‌اند که بدیهی است بخش آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران امکان زیادی برای مستند کردن گزارش‌های سایر گروه‌های خبری یا حقوقی را ندارد و در این حوزه حسب تجربه و شناخت خود عمل می‌کند.
"در حال حاضر در گزارشی که پیش رو است، میزان موارد نقض حقوق نسبت به ماه مشابه سال قبل ۶% افزایش و نسبت به ماه قبل نیز ۲۶% افزایش داشته است."
مشروح آمار
کارگری:
در اردی بهشت ماه سال جاری ۵۲ گزارش در مورد نقض حقوق کارگران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسید که تعداد ۱۸ گزارش از آن گزارش‌هایی را در بر می‌گرفت که مستقیماً نقض حقوق بشر نبوده ولی مرتبط به سیاستگذاری‌های حکومت و همینطور حقوق مدنی است. مجموع موردی این نقض حقوق بالغ بر ۲۷۱۸۷ مورد است.
بر اساس این گزارش‌ها ۷۸۵ کارگر به دلیل تعطیلی کارخانه و یا تعدیل نیرو از کار اخراج شدند، در مجموع ۱۱۱ ماه از حقوق کارگران در شرکت‌ها و کارخانجات مختلف با تعویق همراه بوده است.
بر اثر سوانح در محل کار به دلیل فقدان ایمنی شغلی ۴۱ کارگر جان خود را از دست دادن و ۶۲ تن نیز مصدوم شدند.۱۷۰۶۰ کارگر از کار بیکار شدند و ۴۴۵۷ کارگر که در پی تعطیلی کارخانه بیکار شدند کماکان بلاتکلیف بسر می برند.
در طی این ماه دست کم ۱۰ تجمع یا اعتصاب کارگری شکل گرفته است و چهار فعال کارگری به نهادهای امنیتی احضار و هفت تن نیز بازداشت شدند.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق کارگران ۵۲% نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز شاهد افزایش ۶۳% بوده ایم."
اقلیت‌های مذهبی:
در ماه گذشته از مجموع ۱۹ گزارش ثبت شده، تعداد ۲۶۲ مورد نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
بخشی از این آمار مربوط به بازداشت ۱۷ تن از اقلییت های مذهبی بوده است و از سوی دیگر ۵ تن به اداره اطلاعات احضار و ۲۲۵ تن نیز توسط دستگاه قضایی مورد محاکمه قرار گرفتند.از فعالیت اقتصادی یک شهروند بهایی ممانعت به عمل آمده و یک مکان مذهبی نیز توسط ارگان های انتظامی یا امنیتی پلمپ شده است.
هم چنین ۶ تن از اقلییت های مذهبی از سوی دستگاه قضایی به ۲۵۶ ماه حبس تعزیری و ۳۶ ماه حبس تعلیقی محکوم شدند.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی ۱۶% نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز شاهد کاهش ۷% بوده ایم."
اقلیت‌های قومی-ملی:
در ماه گذشته از مجموع ۵ گزارش ثبت شده، تعداد ۶ مورد نقض حقوق اقلیت‌های قومی در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
از این تعداد می‌توان به بازداشت ۱ شهروند و محکومیت ۴ تن از سوی دستگاه قضایی به ۱۲۶ ماه حبس تعزیری و ۳۶ ماه حبس تعلیقی اشاره داشت.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اقلیت‌های قومی ۸۰% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۵۸% را شاهد بوده‌ایم."
اصناف:
در ماه گذشته از مجموع ۶ گزارش ثبت شده، تعداد ۴۰۶ مورد نقض حقوق اصناف در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
پلمپ ۹۹ چایخانه، قهوه خانه و مراکز پذیرایی، بازداشت ۷ تن و اعتصاب ۱۰۰ تن از معلولان کشور و ۲۰۰ تن از وکلا در طی ماه گذشته از جمله موارد نقض حقوق صنفی بوده است.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اصناف ۵۸% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز افزایش ۲۸% را شاهد بوده‌ایم."
فرهنگی:
در ماه گذشته از مجموع ۱۳ گزارش ثبت شده، تعداد ۱۵۱ مورد نقض حقوق فرهنگی در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
در این حوزه بایستی پلمپ ۱۲ مکان یا غرفه عرضه محصولات فرهنگی و ممانعت از نشر یا ارائه آثار ۱۲۶ جلد کتاب اشاره داشت. ممنوع الکار شدن یک هنرمند در صدا و سیما و محکومیت یک کارکاتوریست به ۲۵ ضربه شلاق از جمله موارد نقض حقوق فرهنگی در طی ماه گذشته بوده است.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق فرهنگی ۸۴% نسبت به سال گذشته افزایش داشته است. هم چنین نسبت به ماه پیش نیز افزایش ۷۶% را شاهد بوده‌ایم."
زنان:
در ماه گذشته از مجموع ۲ گزارش ثبت شده، تعداد ۱۶ مورد نقض حقوق زنان در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
بازداشت دست کم ۱۵ زن به دلیل بدحجابی و خودسوزی یک زن از جمله موارد نقض حقوق در این رسته حقوقی بوده است.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق زنان ۶۶% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۳۳% را شاهد بوده ایم."
اعدام:
در ماه گذشته از مجموع ۳۴ گزارش ثبت شده، تعداد ۱۰۱ مورد صدور و اجرای حکم اعدام در زندان ها و یا در ملاء عام توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
در اردی بهشت ماه سال جاری، حسب گزارشات به ثبت رسیده، ۲۳ شهروند به اتهام‌های ، قتل، محاربه، تجاوز، لواط به عنف به اعدام محکوم شدند و ۷۷ زندانی نیز بر اساس اتهام جرایم مواد مخدر، تجاوز و جاسوسی اعدام شدند.
۳۹ زندانی با اعلام رسمی قوه قضائیه اعدام شدند و ۳۸ زندانی نیز به صورت غیر رسمی از سوی نهادهای مدافع حقوق بشر اجرای حکم اعدامشان اعلام شد.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل صدور و اجرای حکم اعدام ۳۱% نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز افزایش ۴۲% را شاهد بوده‌ایم."
دانشجویان:
در ماه گذشته از مجموع ۱۰ گزارش ثبت شده، تعداد ۲۱۲ مورد نقض حقوق دانشجویان در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
بر اساس این گزارش ۶ دانشجو بازداشت و ۳ دانشجو مورد ضرب و شتم شدند ، هم چنین یک اعتصاب دانشجویی شکل گرفت.
هم چنین یک دانشجو از سوی دستگاه قضایی به ۴۲ ماه حبس تعزیری و ۷۰ ضربه شلاق محکوم شد. و یک دانشجو نیز از حق تحصیل محروم شد.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق آکادمیک ۶۹% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۳۳% را شاهد بوده ایم."
زندانیان:
در ماه گذشته از مجموع ۶۹ گزارش ثبت شده، تعداد ۱۰۰۸ مورد نقض حقوق زندانیان در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
این تعداد گزارش مربوط به ۲۳ مورد شکنجه و یا ضرب و شتم زندانیان، ۳۸ مورد عدم رسیدگی پزشکی، ۱۲ مورد اعمال محدودیت مضاعف، ۱۳ مورد نقل و انتقال اجباری و ۷ مورد اعمال فشار و تهدید زندانیان بود.
هم چنین ۵ مورد بلاتکلیفی و ۸ مورد اعتصاب غذا نیز از دیگر موارد نقض حقوق زندانیان لحاظ شده است.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق زندانیان ۸% نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز افزایش ۳۷% را شاهد بوده‌ایم."
اندیشه و بیان:
در ماه گذشته از مجموع ۴۷ گزارش ثبت شده، تعداد ۴۶۹ مورد نقض حقوق در حوزه اندیشه و بیان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
بر اساس این آمار ۱۱ تن از فعالین در این حوزه بازداشت، ۷ تن احضار به اطلاعات و دادگاه انقلاب و ۱۰ نفر دیگر نیز در دادگاه مورد محاکمه قرار گرفتند. همینطور ۱۳ تن از فعالین نیز جمعا به ۷۹۲ ماه حبس تعزیری، ۱۰۸ ماه حبس ۱۲۰ ماه محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدند.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اندیشه و بیان ۱۹% نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۱۶% را شاهد بوده‌ایم."
بررسی آماری
نمودار‌ها
نمودار زیر مقایسه گزارش ماهانه بر اساس گستره رسته‌ها در اردی بهشت ماه ۱۳۹۱ است، همانطور که در ذیل مشاهده می‌کنید، زندانیان با ۳۵% و حوزه کارگری با ۲۲% به ترتیب در رتبه اول و دوم تعداد موارد گزارش شده از سوی گزارشگران حقوق بشر قرار دارند.
در ادامه می‌توانید نمودار دایره‌ای مربوط به مقایسه استان‌ها و حجم گزارشات ثبت شده که رابطه مستقیمی با توان گزارشگران حقوق بشر در ایران دارد را مشاهده نمائید.
در پایان برای مقایسه آماری اردی بهشت ۹۱ با ماه مشابه سال قبل و ماه گذشته، به نمودار ذیل توجه کنید.


دوشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۹۱

در سرزمین من هیچ قلمی رنگ ندارد...در سرزمین من هیچ گلویی صدا ندارد ...

در سرزمین‌ِ من‌ ،
روزنامه‌ لال‌ به‌ دنیا میآید ،
رادیو کر
و تلویزیون‌ کور ......
و کسانی‌ که‌ طالب‌, سالم‌ زاده‌ شُدن‌, این‌ همه‌ باشند را ،
لال‌ میکنَندُ ، میکشَند ،
کر میکنَندُ ، میکشَند ،
کور میکنَندُ ، میکشَند...
در سرزمین‌ِ من‌ !
آه‌ ! سرزمین‌ِ من‌ . " شیرکو بیکس

گرامی داشت روز کارگر...فراخوان به تظاهرات اول ماه مه در زوریخ

در شرایطی که شاهدیم سرمایه داری جهانی برای چپاول خلق های ستمدیده با گستاخی تمام وارد میدان شده و بیرحمانه به جان ملت های محروم افتاده است ، در این تهاجمات به طور مشخص درمرحله اول کارگران ، زنان ، کودکان و پناهندگان قربانی طرح های استعماری قدرت های بین المللی می شوند.
برای دفاع ازستمدیدگان جهان، اول ماه مه را تبدیل به فریادی علیه جنایات ناشی ازتعمیق حاکمیت طبقاتی و ستمگران جهانی و نوکران دست نشانده شان رژیم فاسد اسلامی حاکم برایران کنیم. به میدان بیائیم و تواما بر خروشیم، نابود باد استثمار جهانی! مرگ بر جمهوری اسلامی!

سه شنبه اول ماه مه 2012 در شهر زوریخ
ساعت ٩ صبح
تجمع: 
Sihlpost Zürich جنب راه آهن زوریخ 

کانون دمکراتیک پناهندگان

یکشنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۹۱

جزایر سه گانه جزلاینفک ایران و جدا نشدنی از ایران میباشد

در ایران روز 10 اردیبهشت به نام روز ملی خلیج فارس نامگذاری شده است و همچنین در این روز نیروی دریایی ایران به مانور دریایی در خلیج فارس می پردازد.. اما دول عربی که با سفر احمدی نژاد در فروردین ۱۳۹۱ به استان هرمزگان و دیدار از جزیره ابوموسی باعث اعتراض به این سفر همچنین ادعای واهی خود را بر سر مالکیت این جزایر اعلام نموده اما این ادعای واهی و بی اساس را باید از پیشنه تاریخی این چرایر که به چه کشوری متعلق میباشد و اسناد و مدارک ...بررسی کرد موارد متعدد دیگر که دز ذیل به آن میپردازیم که بررسی همه جانبه موارد فوق و موارد متعدد دیگر نه تنها حاکی از ادعاهای غیر قانونی امارات متحده عربی ( با حمایت گسترده کشورهای غربی ...از جمله انگلستان و... ) نسبت به سرزمین های ایرانی و مداخله آشکار در امور داخلی کشور ایران است بلکه نمایانگر این مسئله است که جزایر سه گانه ابوموسی تنب بزرگ و تنب کوچک هم از حیث حقوق تاریخی و هم از دیدگاه حقوق بین المللی متعلق به ملت ایران بوده و هرگونه مذاکره معامله و سازش بر سر این جزایر تعدی به حقوق مسلم تاریخی و بین المللی ملت ایران و در حکم تجاوز به تمامیت ارضی ایران است که مستلزم وارد شدن ارتش را نیز در حل این مسئله میتواند داشته باشد . در قانونی اساسی ایران دفاع از تمامیت ارضی ایران مهم ترین وظیفه ارتش ایران است . جدای از اینکه واگذاری جزایر ایرانی به اعراب گناهی نابخشودنی و خیانتی مسلم به ملت ایران می باشد و تاریخ هرگز چنین تجاوزی را از یاد نخواهد برد .اما باید اول پیشینه تاریخی حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه را بررسی کرد...بررسی های تاریخی انجام شده بیانگر آن است که در هزاره دوم قبل از میلاد این سه جزیره همانند سایر جزیره جزایر دریای پارس توسط ایرانیان اداره می شده و جزو قلمرو حکومت های ایرانی بوده است. در دودان اسلامی نیز این جزایر همواره جزو قلمرو ایالت های جنوبی ایران از جمله فارس بوده اند با ورود پرتغالی ها به دریای پارس این ۳ جزیره به اشغال آنها در آمد که در روزگار شاه عباس صفوی توسط نیروهای ایرانی آزاد گردید . نادرشاه افشار و کریم خان زند به این جزایر اعمال حاکمیت کامل نموده اند و در روزگار سلطنت فتعلی شاه قاجار نیز جزایر دریای پارس مانند کیش – بحرین – ابوموسی , هندورابی , تنب بزرگ , کوچک و فارور جزو ایالت های فارس محسوب می شدند. در سال ۱۲۶۳ هجری قمری نیز کرانه ها و جزایر خلیج فارس از جمله جزیره ابوموسی بخشی از ایالت بنادر خلیج فارس محسوب می شد. بررسی دقیق اسناد و کتب تاریخی بر مالکیت و حاکمیت تاریخی ایران بر جزایر سه گانه تردید باقی نمی گذارد.بررسی وضعیت جزایر از دیدگاه حقوقیاگرچه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی دولت استعماری بریتانیا تعدادی از جزایر ایرانی شامل قشم – هنگام – لارک – ابوموسی , سیری , تنب بزرگ و کوچک را مستقیما به نام حامیت ادعایی و واهی قبایل و امارات عربی تحت الحمایه خود اشغال کرد اما ۲۳ نقشه رسمی و نیمه رسمی از دولت بریتانیا و از جمله یک نقشه رسمی وزارت جنگ بریتانیا مورخ ۱۸۸۶ و به ابعاد ۱۶ متر مربع که در سال ۱۸۸۸ توسط وزیر مختار انگلیس به ناصرالدین شاه تقدیم شده که مالکیت و حاکمیت ایران را بر این جزایر رسما تایید کرده است. در سال ۱۸۹۴ وزارت امور خارجه ایران در واکنش به تجدید ادعاهای بریتانیا نسبت به جزایر ابوموسی و سیری شرح مفصل و مستندی درباره حاکمیت ایران بر این جزایر فهرست حاکمان ایرانی آنها شیوه اداره و جمع آوری مالیات آنها را در نامه ای مستند جمع آوری کرد که این نامه پی گیری این ادعا را از سوی بریتانیا تا پایان سده نوزدهم متوقف کرد. در سال های آغازین سده بیستم و هم زمان با تلاش های دولت روسیه برای نفوذ و راه یابی به خلیج فارس وزارت خارج بریتانیا تصمیم گرفت که جزایر استراتژیک دهانه هرمز را به تصرف خود در آورد و این تصمیم در ۱۴ ژوئیه ۱۹۰۲ به کارگزاری بریتانیا در هندوستان و خلیج فارس ابلاغ شد. در حالی که جزایر قشم , هنگام , لارک در اشغال بریتانیا بودند عوامل استعمار جزایر ابوموسی تنب بزرگ و سیری را در سال ۱۹۰۳ به نام شیخ شارجه اشغال کردند و پرچم شیخ را در سال ۱۹۰۸ در تنب کوچک افراشتند. انگلستان بزرگترین حمایت کننده متجاوزان عرب در طول تاریخ معاصر بوده است . در سال ۱۹۰۴ میلادی مدیر گمرکات جنوب ایران که پرچم غیر قانونی شیخ شارجه را در جزایر ابوموسی و سیری دید , دستور پایین آوردن آن و افراشتن پرچم ایران را داد و دو تفنگچی را مامور حفاظت از آن کرد. پس از مدتی دولت بریتانیا بار دیگر دستور پایین آوردن پرچم ایران را داد. این کنش و واکنش ها باعث شد که دو طرف توافق کنند تا تعیین تکلیف مالکیت این جزایر هیچ پرچمی را در آنجا برافراشته نگردد اگرچه بعدها این توافق توسط بریتانیا استعمارگر نقض شد.
رفت و آمد شیوخ تحت الحمایه بریتانیا در جنوب خلیج فارس به این جزایر و بهره برداری از آنها و هم چنین گسترش بازرگانی قاچاق و غیر قانونی در جزایر کرانه های خلیج فارس باعث شد که اداره گمرکات و دولت ایران در سال ۱۹۲۷ اقدامات جدی را برای کنترل بازرگانی قاچاق اعراب آغاز کند و در سال ۱۹۲۸ آماده ارجاع اختلافات سرزمینی تاریخی خود با بریتانیا به جامعه ملل شد که در آن سال ها به نتیجه ای نرسید. در اواخر سال ۱۹۳۴ پس از دیدار فرماندار بندر عباس و مقامات رسمی محلی از جزیره تنب بزرگ و توافق با حاکم راس الخیمه شیخ راس الخیمه پرچم خود را در این جزیزه فرو کشید و موافقت کرد که پرچم ایران به جای آن افراشته شود که پس از چندی دخالت و تهدید دولت بریتانیا دوباره وضعیت به حالت اول بازگشت. اقدامات ایران در سال های ۱۹۴۸ و۱۹۴۹ نیز با تهدیدات و دخالت مستقیم دولت و نیروی دریایی بریتانیا به نتیجه ای نرسید. در سال۱۹۵۳ و در زمان نخست ویزری دکتر مصدق یک رزمناو ایرانی گروهی را برای تحقیقات محلی در جزیره ابوموسی پیاده کرد. در سال ۱۹۶۱ (دوران نخست وزیری دکتر امینی) همین اقدام در مورد جزیره تنب بزرگ تکرار شد. در سال ۱۹۶۲ (زمان نخست وزیری اسدالله علم) دولت ایران توانست با یک اقدام قاطع و قانونی جزیره سیری را از بریتانیا و شیوخ تحت الحمایه اش در شارجه پس بگیرد.
در ژانویه ۱۹۶۸ دولت بریتانیا اعلام کرد که قصد دارد نیروهایش را تا پایان سال ۱۹۷۱ از منطقه خلیج فارس خارج کند. در این هنگام دولت ایران دست به تلاش های دیپلماتیک گسترده ای زد و اقدامات هماهنگ وزارت خارجه محمد رضا شاه پهلوی و دولت ایران سبب شد که طبق تفاهم نامه نوامبر۱۹۷۱ لندن مالکیت مشترک ایران و شارجه را در مورد جزیره ابوموسی تحت حاکمیت دولت ایران به امضای دو طرف رسید و دو جزیره تنب بزرگ و کوچک هم بدون گفتگو و مبادله سند به ایران بازگردانیده شد. این قرارداد حاکمیت کامل و حفظ امنیت ایران را متذکر شده است و در عین حال بر حضور مشترک ایرانی ها و و اماراتی ها در این جزیه در یک زندگی آرام و مشترک اشاره می کرد. در روز ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران بر فراز بلندی های جزایر تنب و ابوموسی به اهتراز در آمد و پس از هشتاد سال عملا به سلطه غاصبانه و ظالمانه استعمار انگلیس بر این جزایر همیشه ایرانی پایان داده شد. بعد از این رویداد مهم و تاریخی شکایت کشورهای عربی تندرو ( پانعربیسم ) به شورای امنیت سازمان ملل هم به نتیجه ای نرسید و تا اکتبر ۱۹۹۲ هیچ ادعایی نسبت به جزایر تنب و ابوموسی از سوی هیچ کشوری مطرح نشد , اما در آن سال و چندماه پیش از عملیات نظامی آمریکا بر ضد عراق (جنگ اول خلیج فارس) امارات متحده عربی طی عرض حالی به سازمان ملل متحد ادعای مالکیت بر این جزایر را مجددا پیش کشید. بهانه این اتهامات واهی جلوگیری مقامات ایرانی در ابوموسی از ورود اتباع بیگانه و مشکوک به این جزایر بود. همزمان با این ادعای امارات متحده عربی , اتحادیه عرب , شورای همکاری خلیج فارس , محافل دانشگاهی عرب در لندن , اتحادیه اروپا و بعضی محافل انگلیسی و فراماسون بین المللی نیز این ادعا را در اشکال مختلف مورد تایید و حمایت قراردادند اگرچه در بخشی دیگر به بررسی این ادعای واهی خواهیم پرداخت اما لازم به ذکر است به علت عدم برخورد جدی با این متجاوزین تاریخی ملت ایران - امروز این ادعاها وارد مراحل خطرناک تری شده اند که جرات و جسارت امارات متحده عربی در توفیق لنج ها و قایق های ایرانی و تیراندازی به سوی آنها نشانه ای از ژرفای این فاجعه می باشد. اگر نظری بر این ارگان ها و گروه های بزرگ انداخته شود به سادگی متوجه می شویم – این گروه ها هماناهایی هستند که نام هزاران ساله و قانونی خلیج فارس را به خلیج عربی تغییر دادند و همگی ( منجمله انگلستان , اتحادیه عرب , کنفرانس اسلامی – اتحادیه عرب و . . . ) نیز بر عربی بودن خلیج همیشه فارس تاکید کردند . همین افراد نیز امروز دوباره ادعای واهی مالکیت بر این جزایر را تکرار کرده اند (.منبع )  http://zaman-ma.blogspot.com
  http://zaman-ma.blogspot.com/2012/04/blog-post.html